|
سرخسی ها
سیاسی اجتماعی مذهبی. فرهنگی
رگه های ماسونی از انقلاب تا حال(1)در این مقاله به برخی جریانات انحرافی پس انقلاب (دشمن در لباس دوست) و رابطه آنها با فراماسونری میپردازیم
فراماسونری متشکل از دو کلمه فری "آزاد" و ماسون "بنا" تاریخچه این فرقه به مصر باستان بر میگردد ولی هیچگاه مختص به زمان خاصی نبود و همواره در طول تاریخ با فراز و نشیبهایی ادامه پیدا کرده و از قرن ۱۹ تا به امروز در اروپا در حال گسترش بوده است البته این گسترش منحصر به اروپا نبوده و در کشور های شرقی، از جمله ایران قبل از انقلاب دارای قدرت زیادی بوده است، اگر چه در سالهای اول پس از پیروزی انقلاب نقش وقدرت خود را از دست دادند، ولی اگر فکر کنیم که ماسونها پس انقلاب از این رخت بر بستند و در هرجایی جز ایران هستند دچار ساده انگاری شده ایم، ماسونهای همواره در ایران كوشیدند تا اصول لیبرال خود را از احکام اسلام استخراج كنند و تئوریهای ماسونی را با مستندات قرآنی درآمیزند تا ایدئولوژی خود را به نام «اصلاح‌طلبی دینی» پیش ببرند، زیرا میدانند هیچ گفتمانی در ایران بدون اتكاء به ادبیات دینی رشد نخواهد كرد و لائیك ها نیز برای گسترش آراء خود باید مذهب و دین را وسیله قرار دهند. این همان روشی بود كه «عبدالكریم سروش» و محمد مجتهد شبستری برای ارائه اسلام به عنوان دینی سکولار از پایان دهه 1360 در ماهنامه «كیهان فرهنگی» پیش گرفتند. سروش از سال 67 تا هنگام توقف انتشار كیهان فرهنگی در سال ۶۹ به انتشار سلسله گفتارهای «قبض و بسط شریعت» پرداخت كه در آن تمام اركان ایدئولوژی ماسونی، تحت عنوان «قرائت رحمانی از اسلام» جمع شده بود و دیری نپائید كه درسال۷۰ در دولت آقای هاشمی با انتشار ماهنامه «كیان» تلاش فراوانی برای تفسیر سكولار از اسلام حلقه كیان، در نیمه اول دهه 1370 با مشاركت مروجان فراماسونری (مانند رامین جهانبگلو) به نهادینه ساختن کرد. تئوری جامعه مدنی جان لاك (از فلاسفه فراماسون) پرداخت و از سوی دیگر، با انتشار آراء جناح موسوم به روشنفكران دینی (مغرضان دینی) مانند عبدالكریم سروش، محمد مجتهدشبستری، محسن كدیور و... به قرابت‌سازی از متن قدسی قرآن روی آورد،در واقع همان چیزی که در اسلام به تحدی یا مبارزه طلبی معروف است پرداخت.رهبران فكری «اسلام آمریكایی» دین سكولار در ایران با كپی برداری از تئوریهای فیلسوفان یهودی مانند «هاآرنت»، «سر كارل پوپر»و... میخواستند «تئوری ماسونی علم» را به عرصه عمومی جامعه و مردم بكشانند. حتی در ایران«سیدمحمد خاتمی» در سال ۷۳ كتابی به نام از دنیای شهر تا شهر دنیا نوشت که در آن عده ای از فلاسفه فراماسون را آزادیخواه و دیندار معرفی كرد پس از آن نیز شروع به سر دادن شعار جامعه مدنی به عنوان اصلی‌ترین ركن تبلیغات انتخاباتی خود در سال ۷۶ کرد. پیروزی اصلاح طلبان در دوم خرداد 76 از سوی سروش به پیروزی روشنفكران دینی (برای منحرفین وقت) تعبیر گشت، اما با وجود رهبری مقتدر و وجود علمای آگاهی همچون آیت ا... بهجت(ره) و آیت ا... فاضل لنکرانی(ره) و آیت ا... مکارم و آیت ا... مصباح و... هیچگاه عصر اقتدار سیاسی ماسونها در ایران فرا نرسید، حتی اهداء «جایزه اراسموس» در سال 1383 از سوی مجمع عالی فراماسونری جهانی «كلوپ سری بیلدربرگ» که به عبدالكریم سروش صورت گرفت، بر دایره نفوذ آنها در كشور نیافزود.قابل ذکر است سروش در دهه 80 از سوی بیلدربرگیها به لقب پرنس اومانیستها ملقب شد. یكسال بعد عبدالکریم سروش نیز برای مخدوش ساختن مرجعیت قرآن، وحی را به الهام و پیامبر را به شاعر تشبیه کرد و همان هنگام «اكبر گنجی» با انتشار رساله ««قرآن محمدی» در «رادیو زمانه» به ارائه تفسیری اومانیستی «انسان محوری از اسلام پرداخت. لازم به ذکر است که این اشخاص همان متفکران و مقامات منحرف دولت اصلاحات بودند که در نهایت چهره شیطانی خود را نشان دادند و در فتنه ۸۸ ونیز اعضای اصلی اتاق فکر فتنه بودند با روی کار آمدن اصولگریان، فعالیت‌های فراماسونری در ایران ادامه نیافت و در قالب جریان انحرافی با رهبری اسفندیار رحیم مشایی و یارانی چون رحیمی، بقایی و جوانفکر با حمایت ودفاع همه جانبه احمدی نژاد از درون دولت اصولگرا با شعار اسلام ایرانی و مكتب ایرانی با هدف تجزیه طلبی دینی سر برآورد. هرکه بی ولی باشد،عاقبت سیه بخت است پیمودن راه حق،بی امـــــر ولی سخت است انقلابمان هرگــــز، منحــــــــــرف نخواهد شد تا سیدعلی باشــــد، ما خیالمان تخت است
ادامه دارد... نظرات شما عزیزان: جمعه 20 بهمن 1391برچسب:رگه های ماسونی, :: 18:34 :: نويسنده : ذوالفقاری
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||
 |
||||||||||||||||
تبادل
لینک هوشمند
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: